سفرنامه چین
وقتی به یاد سفر چین می افتم ،یک دریاچه از رنگ ها ،آرامش و هیجان در ذهنم طراوت می یابد.چین کشوری است که می تواند ،به من به عنوان یک گردشگر ،تجربه ی فراموش ناپذیری را هدیه دهد.فرهنگ چینی با آیین ها ،آداب و رسوم منحصر به فرد خود ،یک جذابیت جاذب برای کسانی است، که به دنبال تجربه ی گردشگری فراتراز معمول هستند.از شهرهای پر جنب و جوش چین گرفته ،تا مناظر طبیعی زیبا،همه چیز در این کشور شگفت آوراست.از لحظه ای که از هواپیما وارد این سرزمین شدم ،محو در زیبایی ها وجذابیتش شدم وهر لحظه را به یادگار برای عزیزانی که مثل من علاقه به ماجراجویی دارندثبت می کنم.این کشور نه تنها یک مقصد سفر است بلکه سفر در زمان است .تصور این که در خیابان های شانگهای پرتاب پر از رنگ و شادی را تجربه کنم ،یا در برابر دیوار چین ایستاده باشم تجربه ی این سفر را به همراه خانواده برایم رقم زد.
به عنوان کارمند نمونه کشوری برای مصاحبه ی ای، دعوت شده بودم ،با خانواده به تهران سفر کردم تا برای مصاحبه به بانک مرکزی بروم و سپس از آنجا به فرودگاه برویم وسفرمان به چین آغاز شود.نزدیک ظهر سوار هواپیما شدیم .
روز بعد وقتی وارد فروشگاه چای و دمنوش در چین شدیم، با یک دنیای فراوانی از چایها و دمنوشهای مختلف روبرو شدیم که برای درمان بیماریهای مختلف تجویز میشدند. هر نوع چای و دمنوش، ترکیبی از گیاهان دارویی بود که بر اساس تاریخچه و تجربههای قدیمی چینیها تهیه میشدند. پرسنل فروشگاه با دقت بالایی به مشتریان راهنمایی میکردند و چای یا دمنوش مناسب برای بیماری یا وضعیت خاصی را توصیه میکردند.
یک نکته جالب دیگر در این فروشگاه، تفاوت در نوع فنجان دست گرفتن خانمها و آقایان بود. فنجانهایی که برای خانمها توصیه میشد، زیبا و ظریف بودند، در حالی که فنجانهایی که برای آقایان مناسب بود، قویتر و سادهتر بودند. این نکته نشاندهنده توجه ویژه به جزئیات و فرهنگ مصرف چای در چین بود.
ما نیز بر اساس توصیههای آنها، چند نوع چای و دمنوش خریداری کردیم که به ما آموخت که چگونه با استفاده از گیاهان دارویی طبیعی، میتوان به سلامتی بدن کمک کرد و از خواص درمانی چایها و دمنوشها بهرهمند شد.
رئز بعد وقتی وارد دهکدهی هنرهای مردم جهان () در چین شدیم، با یک محیط جذاب و پرانرژی مواجه شدیم. درب ورودی این دهکده با طراحیهای هنری و رنگارنگ، ما را به خود جذب کرد. هنگام ورود، ما با یک میدان بزرگ و مرکزی مواجه شدیم که در آن آثار هفت گانه و آثار مهم کشورها به صورت نمادین ساخته شده بودند.
معماری و طراحی ساختمانها و نمایشگاهها، هر کدام نمایندهی یک کشور بودند و با جزئیاتی دقیق، فرهنگ و تاریخ آن کشور را بازتاب میدادند. در اطراف میدان، فروشگاهها و کافهها با محصولات و غذاهای محلی هر کشور، برای ما تجربهی یک سفر فرهنگی فراهم میکردند.
پایکوبی و رقص در محل درب های ورودی به این دهکده زندگی و انرژی میبخشید همه این عناصر با هم، تجربهای فرهنگی و سرگرمکننده را برای ما فراهم کردند .برای گردش در این شهر، ماشینهای کوچک و یک نفره آماده شده بودند که امکان عبور و مرور را برای ما فراهم میکردند.نماد کشور ایران، تخت جمشید، در دهکدهی هنرهای مردم جهان( باس)، با بزرگداشت و احیای آن به عنوان نمایندهی فرهنگ و تاریخ باستانی ایران، بینظیر و فراموشنشدنی بود. این بنا با تمامیت و شکوه خود، زمینهی دیدنی و الهامبخشی برای هر گردشگر و علاقمند به تاریخ و فرهنگ است.
در چین، تجربه غذا خوردن در رستورانهایی که مواد اولیه را خودمان انتخاب و آماده میکنیم، بسیار جالب و جذاب است. این نوع رستورانها به نام “هات پات” یا “هات پات” شناخته میشوند. در این رستورانها، ما به یک میز با یک ماهیت خاص منتقل میشویم که روی آن یک ماهیت گرمازا و دارای انواع مواد خام قرار دارد، مانند گوشتهای مختلف، دریاییها، سبزیجات، قارچها و سایر مواد غذایی.
با انتخاب مواد دلخواه از میز، ما آنها را به صورت ریز شده یا خلالی در میاوریم و در میان ماهیت گرمازا میپزانیم. معمولاً این پخت مواد غذایی به سرعت انجام میشود و ما میتوانیم به همراه همراهان خود در این فرآیند شرکت کنیم و درباره غذا و سفرهایمان گپ بزنیم.
وقتی غذا آماده شد، آن را با سسهای مختلف یا چاشنیهای دلخواه خود تزیین و طعمدهی میکنیم و با یکدیگر به سبک چینی، دور میز جمع شده و از غذای خود لذت میبریم. این تجربه نه تنها فرصتی برای آشنایی با فرهنگ غذایی چین است، بلکه فرصتی برای ارتباط نزدیکتر با دوستان و همراهان است.
در تاریخ 24 ژوئن 2013، ما سوار قطار سریع السیر به سمت شانگهای شدیم.
در قطار، تصاویری از اولین قطارهای ساخته شده در چین که با اسب حرکت میکردند، آویزان بود. این تصاویر نشاندهنده تاریخچه حمل و نقل در چین و تحولاتی که این کشور در زمینه راهآهن تجربه کرده بود، بودند. همچنین تصاویری از سریعترین قطارهای ساخته شده در چین نیز به چشم میخورد که نمادی از پیشرفت فناوری و علاقه چین به نوآوری و توسعه بود.
به دلیل عدم برخورد با جشنوارههای مختلف مانند رنگپاشی و انگورپاشی، ما از تجربه زیبای این رویدادها محروم بودیم. با این حال، تصاویر و تصوراتی از این جشنوارهها که به دور از چشم ما رخ میداد، تصاویری از شادی و شور و همچنین غنیمتهای محلی و فرهنگی چینی را به ما القاء میکردند.
روز بعدبرای گردش در شهر با همراه لیدر چینی حرکت کردیم.ساختمانهای مرتفع شانگهای، که بلندترین طبقه آنها به دل ابرها میرسید، توجه من را جلب کرد. این ساختمانها با ارتفاع خیرهکنندهشان، احساسی از حیرت را در من ایجاد کردند.
بازدید ما از کارخانه تولید نخ و لباس ابریشمی در چین، یک تجربه فراموشناپذیر بود. ورود به کارخانه، با صدای ماشینهای بزرگ و ریتمیک که نخ متمایل به ابریشم را تولید میکردند، همه حواس ما را به خود جلب کرد. در هر گوشهای از کارخانه، تلاش و کوشش کارگران برای تولید بهترین نخها و لباسهای ابریشمی دیده میشد.
ما شاهد فرایند تولید ابریشم از ابتدا تا انتها بودیم؛ از تغذیه کرمهای ابریشمی تا بافتنیهای زیبا و لطیف. همچنین، از نزدیک شاهد زحمات دستاندرکاران در انتقال نخهای ابریشمی به لباسهای زیبا و لوکس بودیم. این تجربه ما را با دنیایی از زیبایی، دقت و حرفهایت آشنا کرد که برای تولید لباسهای ابریشمی به کار میرود.در همان کارخانه، ما شاهد تولید ابریشم مصنوعی نیز بودیم که قیمت کمتری نسبت به ابریشم طبیعی داشت. این ابریشم مصنوعی، با کیفیت بالا و با ظاهری شبیه به ابریشم طبیعی، برای تولید لباسهایی که کپی لباسهای ابریشمی اصلی بودند، استفاده میشد. این لباسها با الهام از لباسهای سنتی چینی طراحی شده بودند و با استفاده از این ابریشم مصنوعی، امکان داشتن یک لباس زیبا و شیک با قیمتی مقرون به صرفه فراهم میشد.
روز بعد،بازدید ما از برج بلند شانگهای، که یک قسمت از کف آن از شیشه بود، یک تجربه هیجانانگیز و ناب بود. قدم زدن در آن قسمت از برج نیاز به جرات و اعتماد به نفس داشت؛ چرا که احساس میشد که هیچ پشتیبانی جز شیشه زیر پا وجود ندارد.هر ده طبقه آسانسور جداگانه داشت که خیلی سریع حرکت می کردند. منظره اطراف از ارتفاع بلند برج، هیجان انگیز بود و احساس میکردیم که در هوایی تازه و بینهایت قرار داریم. این تجربه باعث شد که از بالای برج، شهر شانگهای را با دیدی جدید و دلنشین تر ببینیم و لحظاتی خاطرهانگیز را تجربه کنیم.
روز بعد،بازدید ما از مکان گردشگری در هانزو به نام “Bamboo Forest Park” یا “پارک جنگل بامبو”،یک تجربه فراموشناپذیر بود. با کشتی در اطراف جزیره حرکت کرده و گشتی زدیم، به دور از صخرهها و امواج دریا. این جزیره آرامش و زیبایی بینظیری داشت، با درختان سبز، پوشیده از گلهای رنگارنگ و آب دریایی که از روی صخرهها به آرامی میلغزید.هنگامی که به ساحل نزدیک شدیم، ما از آب شفاف و آرامش بینظیر آن لذت بردیم.
روز بعد،بازدید از یکی از معابد معروف در هانزو یک تجربه فرهنگی و معنوی بینظیر بود. ورود به این معبد با آرامش و احترام به معابد بزرگ و زیبایشان همراه است. گامهای اولیه شما وارد فضای مقدس و آرام این مکان میشود و با دیدن آثار هنری و معماری دینی باستانی از آنچه که قدمت طولانی و فرهنگ ژاپنی را نشان میدهد، مبهوت خواهید شد.
در داخل معبد، شما با بویاییهای معطر و آرامشبخش مواجه میشوید که از عطرهای مقدس و گلهای تزیینی معبد منتشر میشود. فضای آرام و سکوت این مکان، برای دعا و تأمل بسیار مناسب است و ممکن است شما را به دنیایی از اندیشه و آرامش عمیق ببرد. هر نقطه از معبد، با جزئیات زیبا و دقیق معماری و طراحیهای مذهبی تزیین شده است که شما را به دنیای دینی و فرهنگی متفاوت میبرد.
سوار قطار به مقصد پکن شدیم و بعد از جمع آوری وسایل و گرفتن عکس یادگاری به فرودگاه رفتیم و عازم ایران شدیم.
سوار قطار به مقصد پکن شدیم و در آنجا، تمام خاطرات و تجربیاتمان را با دقت و شور به یادگیری از این سفر، در کولهباری از تجربه و هیجان جمع کردیم. عکسهای یادگاری از لحظات خاص و دلنشین، شاهد فراز و نشیبهای این سفر بودند . این سفر نه تنها به ما فرصت آموختن از فرهنگ و زندگی مردم چین داد، بلکه باعث شد که با جهان بیرون از مرزهای خود آشنا شویم و از زیباییهای دنیا بهرهمند شویم. این تجربه برایمان یک پنجره باز کرد به دنیای جدیدی از همزیستی و تعامل با دیگران، و از این پس خاطرات این سفر همیشه در دلمان خواهد ماند.